خانه اي افسانه اي پشت ديواري از دود


 

نويسنده: فاطمه شيري




 
خيلي ها معتقدند اينجا تکه اي از بهشت است، يک بهشت گمشده که در ميان مغازه ها و ساختمان هاي منطقه 11 محصور شده است. مي گويند يکي از گران ترين خانه هاي دنياست، عمارتي که با ظرافت و دقت خاصي توسط اهاليش بازسازي شده. در اين بنا هنوز مثل زمان هاي قديم چوبي است و داخل آن، شما را به ياد عمارت هاي زمان قاجار مي اندازد، خانه اي که منحصر به فرد بودن آن به باغچه کاري، کاشيکاري، ديوارهاي آجري و حتي حوضچه هايي است که آرامش اين خانه را دو چندان کرده، حوضچه هايي که شايد زماني پر بوده از ماهي هاي قرمز، اما حالا از آن زمان، سال ها مي گذرد و اين بناي قديمي امروز با همه اشياي قديمي و ارزشمند آن توسط خانم و آقاي مقدم – صاحبان اين خانه – وقف دانشگاه تهران شده، خانه اي که بالاتر از خيابان شيخ هادي قرار دارد و اهالي منطقه آن را با عنوان موزه مقدم مي شناسند. خانم و آقاي مقدم براي بازسازي اين خانه قاجاري و جمع کردن کلکسيون هايي نظر شيشه، سفال، پارچه، چيق، قليان و... سال ها از دل و جان وقت و انرژي گذاشته اند تا امروز خانه شان تبديل به موزه اي شود براي بازديد عموم و پژوهش دانشجويان هنر، تاريخ و باستان شناسي.
هر شخصي که پا به اينجا مي گذارد، اولين آرزويش اين است: «کاش من در اين خانه زندگي مي کردم.» به اعتقاد مصطفي ده پهلوان – مدير موزه – اين آرزويي است که خيلي از تازه واردهايي که پا به موزه مقدم مي گذارند به زبان مي آورند. خود آقاي مدير هم مي گويد: «اين خانه نگين منطقه 11 و کل پايتخت است.»
سر در عمارت با کاشيکاري هاي آبي رنگ که عنوان موزه مقدم روي آن حک شده مزين شده است.
با وجود ايستگاه اتوبوسي که جلوي اين بناي قديمي قرار گرفته و آلودگي صوتي زياد همين که وارد خانه مي شويد، جز صداي آبي که از فواره حوضچه ها، بيرون مي ريزد و صداي پرندگان، صداي ديگري به گوشتان نمي رسد. معماري خانه به گونه اي است که به هر قسمتش که برويد مي توانيد آرامش را احساس کنيد با وجود اينکه عمارت تبديل به موزه شد اما شما در بدو ورودتان همچنان تصور مي کنيد که وارد يک خانه قجري قديمي شده ايد، عمارتي که از سه بخش حياط سرايداري، حياط اندروني و حياط بيروني تشکيل شده است. در حياط اندروني و بيروني اولين چيزي که نظرتان را به خود جلب مي کند وجود باغچه و حوضچه هايي است که با الهام از نقش فرش هاي لچکي و ترنجي دوران صفوي طراحي شده است.
«آقاي مقدم معتقد بود که باغچه و باغ ايراني بايد همراه با آب باشد به خاطر همين، قسمتي از باغ خانه برگرفته از باغ الحمراء اسپانياست؛ يکي از باغ هاي معروف دنيا که توسط مسلمان ها ساخته شده است.» به گفته آقاي مدير، در حياط بيروني خانه، برکه کوچکي قرار گرفته که برگرفته از يک برکه ژاپني است؛ «آقا و خانم مقدم دوستان ژاپني و چيني زيادي داشتند، شايد اين قسمت از خانه شان براي همين به اين شکل درست کرده اند.»

عمارت؛ ميراث پدري
 

عمارت مقدم، در گذشته عمارتي ساده و متعلق به شخصي به نام محمد تقي خان احتساب الملک بوده است. اين مرد دو پسر به نام هاي حسن و محسن داشت که با گذشت زمان و پس از مرگ پدر و برادر بزرگتر خانه پدري به محسن مقدم رسيد. او در نه سالگي به فرنگ رفت و به خاطر ذوق و علاقه اي که به هنر داشت، در رشته هاي باستان شناسي و هنر تحصيل کرد و در زمان اقامتش در خارج از کشور در سال 1315 با سلما کويرمجيان در پاريس آشنا شد و با او ازدواج کرد؛ «اين زوج جوان در سال 1316 به ايران باز مي گردند و محسن مقدم به همراه همسرش سلما در همان خانه پدري ساکن مي شوند.» محسن مقدم بعد از بازگشت به ايران مدتي در مدرسه کمال الملک به فراگيري نقاشي مشغول شد و پس از آن هم در وزارت صنايع و هنر شروع به کار کرد. در واقع محسن مقدم يکي از بنيانگذاران دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است و شايد همين ذوق و علاقه بي اندازه او به هنر بود که باعث شد تا دستي به خانه پدريش بکشد و به کمک همسرش آنجا را تبديل به محيطي متفاوت کند؛ «در سال 47 آقاي مقدم بازنشست شدند و با همسرش سعي کردند وسايل و اشياي قديمي و ارزشمندي را که تا آن زمان جمع کرده بودند سر و سامان بدهند، چون اين خانه علاوه بر معماري بي نظيرش محلي است که شما مي توانيد انواع و اقسام کلکسيون ها را در آن پيدا کنيد.»
به گفته آقاي کارشناس، خانواده مقدم، آثار ارزشمندي مانند کاشي و قطعات سنگي تراشيده با الهام از فضاهاي سنتي –تاريخي را در قسمت هاي مختلف اين عمارت قديمي قرار داده اند و بخش ديگري از کلکسيون اين زوج هنرمند هم مربوط مي شود به مجموعه شکيل و بي نظير چيق و قليان و پارچه که در کل ايران مجموعه اي منحصر به فرد است و همچنين کلکسيون هاي سفالينه، فرش، شيشه، تابلو نقاشي، مسکوکات، مهرها، اسناد تاريخي، نقاشي ها و...؛ «نقاشي هايي که در اين موزه قرار دارد نقاشي هاي معروفي هستند که متعلق به افرادي همچون ابوالحسن نقاش باشي، مصور الملک، آقا بزرگ، صنيع الملک غفاري و... هستند. البته شما مي توانيد در اين موزه مجموعه پارچه را هم ببينيد که در حال حاضر ما فقط توانسته ايم يکي دو نمونه از اين پارچه ها را به معرض نمايش بگذاريم، چرا که شرايط مناسبي براي بازديد از آنها و نگهداريشان نياز است. »
مدير موزه مقدم اين پارچه ها را مربوط به دوران صفويه، زنديه و قاجاريه مي داند و مي گويد: «در کنار پارچه هاي ايراني شما مي توانيد پارچه هاي چيني، ايتاليايي، هلندي، ژاپني، فرانسوي و... را هم تماشا کنيد که محسن و سلما مقدم آنها را با حوصله فراوان جمع آوري و نگهداري کرده اند.»

خانه اي پر از کلکسيون
 

البته در هر اتاقي از اين موزه که چرخي بزنيد، مي توانيد با مجموعه هاي وسوسه برانگيزي رو به رو بشويد؛ «قرآن تذهيب شده با جلدي بي نظير، صندوق هاي چوبي با نقش گل و مرغ، پرچم ايران در جنگ هرات، مجسمه سر بودا از افغانستان، مهر سنگي با نقش گاو بالدار، کتيبه هايي از دوره ساماني، نامه هايي از مظفرالدين شاه و ساير پادشاهان قاجار و انواع ظروف فلزي و نقره کوب به زيبايي هاي مجموعه هاي موجود در اين خانه اضافه کرده است.»
مدير اين موزه مي گويد با بررسي هايي که کرده اند، متوجه شده اند که آقا و خانم مقدم هر جا اثرهنري اي ديده اند که در معرض تخريب بوده، آن اثر را خريده اند و در مجموعه شان جا داده اند. آنها هيچ وقت صاحب فرزندي نشدند و تصميم گرفتند اين خانه و وسايل ارزشمند تاريخي اش را وقف دانشگاه تهران کنند. اين اتفاق را در سال 1351 رخ داد و از آن زمان اهالي خيابان شيخ هادي اين محل را به عنوان خانه مقدم مي شناسند.
اما دو سال که اين خانه بعد از بازسازي هايي که توسط کارشناسان انجام شده به موزه مقدم تبديل شده، جايي که حالا پاتوق اهالي فرهنگ و هنر است و هر کس با گرفتن دوربيني در دست خود از نقاط مختلف اين خانه اسرار آميز عکس مي اندازد. کافي است دوري در محوطه اين خانه بزنيد تا با ويژگي هاي آن آشنا بشويد و البته با حسن سليقه صاحبان قبلي اين خانه قاجاري. يکي از نکات زيباي اين خانه، گونه هاي گياهي اي است که شايد در حياط هاي خانه هاي ديگر به سختي بشود آن را ديد و پرورش داد اما در خانه مقدم با رسيدگي هاي آقا و خانم خانه اين اتفاق افتاده است؛ «درخت بالنگ، انار، ارغوان و... بخشي از زيبايي هاي باغچه اين خانه است. البته يکي ديگر از نکات مهم اين خانه نوع خاصي از چمن است که من در آن را در کمتر جايي ديده ام اما در حياط هاي خانه آقاي مقدم به راحتي مي شود نمونه آن را ديد.»

اندروني، بيروني، سرايداري
 

خانه مقدم از سه بخش اندروني، بيروني و سرايداري تشکيل شده است؛ «قسمت ساختمان بيروني، تابستاني است و تشکيل شده از اتاق پيشخوان، اتاق پذيرايي، حوضخانه، کارگاه که امروز کتابخانه شده، ساختمان اربابي، اتاق صدف، ايوان قاجار گلخانه، ديوار تجدد و حوض ژاپني.» در زمان حيات دکتر مقدم، پيشخوان اتاق کناري سالن پذيرايي بود که امروزه اين اتاق معرفي کارهاي محسن مقدم و فعاليت هاي کاري و علمي او در بخش ديگر آن وسايل آشپزخانه، آثار تزئيني چوبي و صندوق خانه هاي قديمي در نظر گرفته شده. بخش پذيرايي خانه هم که براي استقبال از مهمانان استفاده مي شد، الان با آثاري از سفالينه ها، ابزار سنگي، مفرغينه ها، شيشه ها و مهره ها و... تزئين شده است؛ «حوضخانه قسمتي است که در زيرزمين واقع شده است. اين زيرزمين در دوره مظفري همزمان با ساخته شدن خانه در زمان پدر محسن مقدم بنا شده است. ديوارهاي حوضخانه به کاشي و قطعات ظروف سفالي مزين شده که متعلق به سده هاي چهارم تا سيزدهم هجري قمري است. در واقع شما در اين حوضخانه مي توانيد سير و تحول صنعت کاشي و سفال ايران را تماشا کنيد.» آقاي مقدم همه چيز در خانه اش داشت. يکي از قسمت هاي جالب خانه او آتليه شخصي اش است که در حال حاضر تبديل به کتابخانه شده. اين آتليه را دکتر مقدم در سال 1337 به خانه اش اضافه کرده و ساخته است.

اتاق براي صدف ها
 

اگر به ضلع غربي قسمت بيروني خانه برويد، مي توانيد به راحتي ساختمان اربابي با برج را در اين محل تماشا کنيد؛ «اين ساختمان را دکتر مقدم در سال 1345 و به کمک يکي از شاگردانش در دانشکده هنرهاي زيبا به شکل قلعه هاي قرون وسطاي اروپا ساخت. دکتر سعي کرده که در اين ساختمان، بخشي از هنرهاي مردم ايران را به نمايش بگذارد. » به گفته مدير موزه مقدم اين ساختمان بخش هاي مختلفي دارد. از اتاق کدخدا گرفته تا حمام کوچک و خانگي، اتاق صدف و... اما در اين ميان، اتاق صدف جايي است که نظر خيلي ها را به خود جلب مي کند؛ «اين اتاق به شکل زيبايي از انواع صدف هاي دريايي، مرجان ها، ستاره دريايي، ماهي و قطعه سنگ هاي تزئيني پوشيده شده که با رفتن به داخل آن، دوست نداريد حالا حالاها اين اتاق را ترک کنيد.» ايوان قاجار هم بخش مهم ديگر حياط بيروني خانه مقدم است. در واقع دکتر مقدم ساختمان اربابي را بر پايه چند ستون و طاق ساخته است. «اين ايوان با استفاده از کاشي هاي دوران زنديه و قاجار مزين شده و در وسط اين ايوان حوضچه مرمري کوچکي متعلق به حمام فتحعلي شاه کار گذاشته شده است که آب از آن فوران مي کند و از طريق يک جوي باريک به استخر مي ريزد.» استخري که در حاشيه حياط بيروني واقع شده، در واقع از سال 1335 زماني که محسن مقدم به اسپانيا سفر کرده بود، در زمان برگشت خود اين استخر را با الهام از استخر و آب نماهاي باغ الحمراي اسپانيا در اين بخش از خانه اش طراحي کرد و ساخت. زيبايي هاي حياط بيروني تمامي ندارد وقتي که وارد اين قسمت مي شويد ديگر دلتان نمي خواهد از آن خارج شويد. يکي از قسمت هاي جذاب بيروني گلخانه است که در ضلع شمالي واقع شده. گلخانه اي با کاشي هاي لعابدار قديمي و ازاره هاي سنگي حجاري شده با نقوش گل و گياه؛ «ازاره ها، قسمتي از ديواره اتاق با ايوان است که از کف طاقچه تا روي زمين کشيده شده و با نقوش حکاکي شده روي آن، زيبايي خاصي را به نماي گلخانه بخشيده است.»

ديوار تجدد و شومينه سوگلي خانم
 

يک بخش بسيار مهم خانه مقدم، ديوار تجدد است. مصطفي ده پهلوان در اين باره مي گويد: «دو حياط اندروني و بيروني با ديوار تجدد از يکديگر جدا شده اند. ديواري که تشکيل شده از ستون هاي مارپيچي شکل که تعدادي طاق روي اين ستون ها قرار گرفته که با کاشي و پايه ستون هاي حجاري شده مزين شده است. به طور حتم با ديدن اين ستون ها، ستون هاي کاخ چهلستون اصفهان در ذهن تان تداعي مي شود. حتي يکي ديگر از جاذبه هاي ديوار تجدد، پايه ستون هاي آن است که برخي مي گويند اين پايه ها متعلق به وزارت عدليه آن زمان بوده.»
گويا استاد، هنگام تخريب ساختمان عدليه، اين پايه ستون ها را مي خرد و به منزل خود مي آورد. به گفته دکتر مقدم، اين ديوار توسط هوشنگ سيحون طراحي و اجرا شده است؛ اگر از ديوار تجدد عبور کنيد وارد اندروني خانه مقدم مي شويد اين بخش، از يک زيرزمين، ايوان اتاق زمستاني قاجار و اتاق نشيمن تشکيل شده. در دوران اوليه احداث خانه مقدم از زيرزمين به عنوان حمام و انباري استفاده مي شد که در زمان محسن مقدم، زيرزمين کارايي حمام بودن خود را از دست داد و آقا و خانم مقدم تنها از آن به عنوان انباري استفاده مي کردند که امروزه اين محل بازسازي و مرمت شده و از آن به عنوان گنجينه آثار تاريخي موزه استفاده مي شود. اما بخش ديگر، ايوان خانه است. نماي بيروني اين خانه به شکل دو سنتوري با گچ بري ايراني و ورودي چهار ستون قرار گرفته است؛ «اين ايوان با دو رشته پلکاني مارپيچ از حياط قابل دسترسي است و هنوز هم شکل قديمي آن حفظ شده است. خود ايوان توسط دکتر مقدم و خانمش سلما تزئين شده، از کاشي هاي کوباچه (چند رنگ) صفوي، آينه کاري زنديه و قاجار و کاشي هاي معرق و خشتي قاجار و پهلوي اول.»
از پله هاي ايوان که بالا برويد، وارد ساختمان ديگري مي شويد که سالن زمستاني دکتر مقدم بوده. نکته جالب اين است که آقاي مقدم با ظرافت خاصي اين محل را با گچ بري هاي دوران زنديه از اصفهان طراحي کرده و در اين اتاق، شومينه اي به چشم مي خورد که از قصر فيروزه کاخ فيروزه خانم، سوگلي ناصرالدين شاه به اينجا منتقل شده است. به خاطر همين ويژگي هاست که زوج هنرمند، اسم اين اتاق خانه شان را اتاق قاجار گذاشتند. اتاقي که امروز با سکه هايي از دوران قبل از اسلام تا پهلوي به نمايش گذاشته شده.

نگراني هاي ساختمان آسمانخراش
 

سلما و محسن مقدم زماني که از کار روزانه فارغ مي شدند و به خانه شان برمي گشتند. در اتاق نشيمن، قسمت اندروني استراحت مي کردند. جايي که محل اقامت دائم اين زن و شوهر خوش ذوق بود اما حالا اين بخش محلي شده براي به نمايش گذاشتن تعدادي از نقاشي هاي خود آقاي مقدم و تعدادي قلمدان از دوران قاجار و زنديه. از ديگر قسمت هاي خانه، بخش سرايداري است که به قدري زيبا طراحي شده که ابداً تصور نمي کنيد اين بخش زماني به عنوان مطبخ و محل سکونت مستخدمين و سرايداران در نظر گرفته شده بود. اين قسمت هم مرمت و بازسازي شده اما چيزي که هنوز کارشناسان متوجه نشده اند، اين است که هنوز نمي دانند حوضي که در بخش سرايداري واقع شده چرا به شکل قلب طراحي شده؛ «خانه مقدم 10 سال طول کشيد که به درستي مرمت شود و به شکل امروزي در بيايد تا ديگران بتوانند با خيال راحت از زيبايي ها و مجموعه هاي آن استفاده کنند و لذت ببرند. حالا خيلي ها مي توانند ساعت ها در حياط اين موزه زيبا و تاريخي بنشينند و استراحت کنند.»
اما چيزي که اين روزها مصطفي ده پهلوان و ديگر همکاران او را ناراحت کرده و زخمتشان را زير سوال برده، ساختماني است که در کنار اين موزه و خانه قديمي قد علم کرده است؛ ساختماني که نما و زيبايي هاي اين خانه را گرفته، مسؤولان مي گويند مجوز ساخت اين ساختمان را ميراث فرهنگي داده که براي خود کارکنان اينجا هم تعجب برانگيز است؛ «در قانون ميراث فرهنگي براي بناي تاريخي حريمي تعيين شده و ساختمان هايي که قرار است اطراف اين گونه بناها ساخته شود، بايد از هفت و نيم متر بالاتر نروند تا ديد محل تاريخي را نگيرند اما متأسفانه اين ساختمان تا شش طبقه بالا رفته است و زيبايي هاي حياط بيروني خانه مقدم را با بالا رفتن تيرآهن هاي اين ساختمان، نماي زيباي خود را از دست داده است. اين موضوع مدت هاست که کارکنان و علاقه مندان موزه مقدم را ناراحت و دلگير کرده است؛ آنها نگران اين هستند که ساختمان هاي اطراف هم يکي پس از ديگري همين طور بالا بروند.
منبع: نشريه همشهري سرنخ، شماره 99.